سردرگم شدن


مترادف سردرگم شدن: مردد شدن، دودل شدن، گیج شدن، کلافه شدن، راه گم کردن، سرگردان شدن

معنی انگلیسی:
addle, stick

لغت نامه دهخدا

سردرگم شدن. [ س َ دَ گ ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مبهوت و مات شدن. گیج شدن.

فرهنگ فارسی

مبهوت و مات شدن گیج شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس