سرداور

/sardAvar/

لغت نامه دهخدا

سرداور. [ س َ وَ ] ( اِ مرکب ) حَکَم مشترک. ( فرهنگستان ).

فرهنگ فارسی

داور، حکم، کسی ا جانب دویاچندتن به داوری پردازد
( صفت ) داور سوم است که طرفین دعوی مشترکا او را تعیین کنند حکم مشترک .

فرهنگ معین

( ~ . وَ ) (ص مر. اِمر. ) داور سوم است که طرفین دعوی مشترکاً او را تعیین می کنند، حکم مشترک .

فرهنگ عمید

کسی که از طرف دو یا چند تن به داوری انتخاب شود، داور، حکم.

فارسی به عربی

حکم

پیشنهاد کاربران

قاضی ارشد، ناظر نهایی/
کسی که در بالاترین مقام قضاوت قرار گرفته باشد، سرداور یا قاضی القضات نامیده می شود.
البته این اصطلاح بیشتر در مسابقات ورزشی بخصوص کشتی به کار برده می شود، در واقع سرداور
مسئولیت اصلی نظارت بر قوانین و اجرای درست مسابقات را بر عهده دارد.