سرد گویی

لغت نامه دهخدا

سردگویی. [ س َ ] ( حامص مرکب ) سخن خنک و بیمزه. || تسلای خنک. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

سخن خنک و بیمزه تسلای خنک

پیشنهاد کاربران

بپرس