سرخچه

/sorxCe/

لغت نامه دهخدا

سرخچه. [ س ُ خ ِ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) جوششی باشد سرخ رنگ که بیشتر بر اندام اطفال پدید آید. ( غیاث ). رجوع به سرخجه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بیماریی حاد و ساری که به واسطه ظهور بثوراتی به شکل ماکول سرخ رنگ و علایم عمومی خفیف ( خصوصا بزرگ شدن و درد ناک گشتن غدد لفاوی پشت گردن ) مشخص است . ماکولها در روز اول شبیه سرخک و روز دوم شبیه مخملک اند و روز سوم محو میشوند این بیماری مصونیت ایجاد میکند . عامل آن نوعی ویروس فیلتران است که در ترشحات بینی و حلق یافت میشود سرخیژه سرخچه سرخک کاذب . توضیح : این بیماری با سرخک نباید اشتباه شود .
جوششی باشد سرخ رنگ که بیشتر بر اندام اطفال پدید آید .

واژه نامه بختیاریکا

سُریزِه

مترادف ها

measles (اسم)
سرخک، کرم کدو، سرخچه، دانه های سرخک

فارسی به عربی

حصبة

پیشنهاد کاربران

بپرس