سرخوش بودن. [ س َ خوَش ْ / خُش ْ دَ ] ( مص مرکب ) سرمست و خوشحال بودن : یکی را که سرخوش بود با یکی نیازارد از وی بهر اندکی.سعدی.صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد.حافظ.