به باغ برد ز زلفش صبا بدامن مشک
که غنچه سرخ شد و دست در گریبان کرد.
عماد فقیه ( از بهار عجم ).
رخش را مهر گفتم ماه من از من مکدر شدلبش را لعل خواندم سرخ چون یاقوت احمر شد.
میرزا هاشم محزون ( از آنندراج ).
|| برشته شدن در روغن داغ. ( یادداشت مؤلف ). || رنگ آتش گرفتن ، چنانکه آهن در کوره. ( یادداشت مؤلف ).