سرخ رنگ

/sorxrang/

لغت نامه دهخدا

سرخ رنگ. [ س ُ رَ ] ( ص مرکب ) به رنگ سرخ :
فرق بر و سینه سوز و دیده دوز و مغزریز
دربار و مشک سای و زردچهر و سرخ رنگ.
منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 51 ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنچه به رنگ سرخ باشد سرخ فام قرمز رنگ .

جدول کلمات

گلگون

مترادف ها

rubicund (صفت)
سرخ رنگ، رخ رو

پیشنهاد کاربران

حمرا
حَمراء ( مؤنث احمر )
احمر
اتشگون. . . .
میگون. . . .
رنگ قرمز پر رنگ
عنابی
سودی
گلگون

بپرس