سرجوخه

/sarjuxe/

مترادف سرجوخه: سردسته، سربازدرجه دار، وکیل، سرناوی

برابر پارسی: سرگروه

معنی انگلیسی:
corporal

لغت نامه دهخدا

سرجوخه. [ س َ خ َ / خ ِ ] ( اِ مرکب ) سرجوقه. فرمانده یک جوخه در نیروی نظامی که شامل شش تن است. درجه ای است پائین تر از گروهبان سوم ، بالاتر از سرباز یکم.

فرهنگ فارسی

سردسته سربازدرجه داربالاترازتابین
نظامیی که یک جوخه رااداره کند و آن پایین ترین درجه نظامی است . یا سرجوخه دریایی . سر ناوی .
سرجوقه فرمانده یک جوخه در نیروی نظامی که شامل شش تن است .

فرهنگ معین

( ~ . خَ یا خِ ) (اِمر. ) نظامی ای که یک جوخه را اداره کند، و آن پایین ترین درجة نظامی است .

فرهنگ عمید

سرباز درجه دار که فرماندهِ ده جوخه است، سردسته.

واژه نامه بختیاریکا

سَر چوپِه

مترادف ها

corporal (اسم)
سرجوخه

پیشنهاد کاربران

جوخه شکل صحیحش در زبان تورکی جوقا است . اصطلاحات نظامی بخاطر حاکمیت هزاران ساله تورک ها تورکی و قشون کشی توسط آنان همگی تورکی هستند مثل:
تُپ > توپ
تُپخانا > توپخانه
تُپانچا > تپانچه
چاپارخانا > چاپارخانه
...
[مشاهده متن کامل]

بارت > باروت
آتْش > آتش
لولَه > لوله
گلن گدن > گلن گدن
توفنگ > تفنگ
فیشنگ > فشنگ
گولولَه > گلوله
چریک > چریک
یاغلاوا > یغلاوی
جوقا > جوخه
جرقا > جرگه
چکمه > چکمه
چادر > چادر
یوزباشی > یوزباشی
دارقا > داروغه
قشون > قشون
قومقوما > قمقمه
آزوقَه > آزوغه
اردو > اردو
.
.
.
لغتنامه دکتر شاهمرسی و چند لغتنامه دیگر نیز این کلمه را تورکی قید کرده اند. جووقا به معنای گروه بالغ بر هشت نفری است.

سرجوخه
واژه جوخه
معادل ابجد 614
تعداد حروف 4
تلفظ juxe
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [ترکی] ‹جوخ›
مختصات ( جُ خِ ) [ تر. ] ( اِ. )
آواشناسی juxe
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
...
[مشاهده متن کامل]

واژه های مصوّب فرهنگستان
واژه سرگروه پارسی است. سرجوخه ترکی است من اشتباه کردم

واژه سرجوخه کاملا پارسی است چون در عربی می شود عریف و در ترکی می شود قمبوشه این واژه یعنی سرجوخه صد درصد پارسی است
ترتیب درجه های نظامی:
recruit / private E - 1 سرباز صفر
private E - 2 سرباز دوم
private first class سرباز یکم
specialist / corporal سرجوخه
sergeant گروهبان سوم
staff sergeant گروهبان دوم
...
[مشاهده متن کامل]

sergeant first class گروهبان یکم
master sergeant / first sergeant استوار دوم
sergeant major استوار یکم
third lieutenant ستوان سوم
second lieutenant ستوان دوم
first lieutenant ستوان یکم
captain سروان
major سرگرد
lieutenant colonel سرهنگ دوم
colonel سرهنگ تمام
second brigadier general سرتیپ دوم
brigadier general سرتیپ
major general سرلشگر
lieutenant general سپهبد
general / full general ارتشبد
منبع: سایت chimigan. com

بپرس