سرجنگ
لغت نامه دهخدا
ای بر سر خوبان جهان بر سرجیک
پیش دهنت ذره نماید خرچیک ».
استاد هنینگ گوید: سرچیک «رئیس » ( اشاره به بیت مذکور از عنصری ) کلمه ای است مستعار از سغدی ، چنانکه شکل پسوند نشان میدهد. بنابراین = سغدی «سرچیک » . اگر این کلمه چنانکه هرن گفته فارسی میبود در آن صورت ما کلمه «سرزی » را داشتیم. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). سرهنگ که پیشرو لشکر و سردار سپاه و پهلوان و مبارز باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
ای بر همه قحبگان گیتی سرجیک
. . ون تو فراختر ز سیصذ خرچیک
فرالاوی
. . ون تو فراختر ز سیصذ خرچیک
فرالاوی