سرجمع

/sarjam~/

مترادف سرجمع: روی هم رفته، مجموع

معنی انگلیسی:
amount, gross, inclusive, wholesale, sum, sum total, lump sum, whole

لغت نامه دهخدا

سرجمع. [ س َ ج َ ] ( اِ مرکب ) جزو. در شمار. در عداد: نه سرجمع مرده هاست نه سرجمع زنده هاست. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

جزو درشمار در عداد

فرهنگ معین

(سَ جَ ) [ فا - ع . ] ۱ - (ق . ) جمعاً، روی هم رفته . ۲ - (اِ. ) جزو. ۳ - (ص . ) برگزیده ، نخبه .

فارسی به عربی

طفل , مجموع

پیشنهاد کاربران

a total of
The Reading paper consists of three different texts and a total of 40 questions

بپرس