سرتاق

لغت نامه دهخدا

سرتاق. [ س َ ] ( اِخ ) ابن باتوبن توشی بن چنگیزخان. دومین از خانان گیوک اردو از خانان دشت قبچاق غربی خاندان باتو متوفی در 654 هَ. ق. رجوع به تاریخ گزیده ص 576 و تاریخ غازان ص 2 و جهانگشای جوینی ج 1 ص 223 شود.

گویش مازنی

/sartaagh/ روستایی از توابع بندرگز - تاق بالایی

پیشنهاد کاربران

بپرس