سربنه

لغت نامه دهخدا

سربنه. [ س َ ب ُن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) جامه کن. رخت کن. سربینه. سرپینه ( در حمام ). ( یادداشت مؤلف ). رجوع به سربینه شود.

فرهنگ فارسی

جامه کن سربینه رخت کن سر پینه

پیشنهاد کاربران

در لهجه دره طالقان و . . .
زمینی برای کشت خارج از روستا ( از نفرین زمین اثر جلال آل احمد )

بپرس