سربطری


معنی انگلیسی:
cork, stopple, stopper, top

مترادف ها

plug (اسم)
در، سر، قاش، دو شاخه، شیر، توپی، قاچ، سوراخ گیر، دوشاخه کلید اتصال، سربطری

stopper (اسم)
مسدود کننده، چوب پنبه، جلوگیری کننده، توپی، سربطری

فارسی به عربی

سدادة

پیشنهاد کاربران

بپرس