سربالایی

/sarbAlAyi/

مترادف سربالایی: بلندی، فراز، فرازین

متضاد سربالایی: سراشیبی

معنی انگلیسی:
acclivity, ascent, inclination, incline, upgrade, slope, up, uphill

لغت نامه دهخدا

سربالایی. [ س َ ] ( حامص مرکب ، اِ مرکب ) فراز، مقابل سرازیری و نشیب.

فرهنگ فارسی

۱ - سر بالا بودن . ۲ - محلی که رو به بالا میرود مقابل سرازیری .

فرهنگ عمید

۱. سربالا بودن.
۲. (اسم ) [مقابلِ سرازیری و سراشیبی] ارتفاع، بلندی.

واژه نامه بختیاریکا

بِندار؛ بنداشتی؛ دو بندی؛ دره والا
کُت والا

مترادف ها

acclivity (اسم)
سربالایی

uphill (اسم)
سربالایی، جاده سر بالا

accolade (اسم)
سربالایی، ستایش، خط اتصال، اکولاد

haughtiness (اسم)
سربالایی

arrogance (اسم)
سربالایی، تکبر، غرور، نخوت، گستاخی، شدت عمل، گردنفرازی، خود رایی، خود سری، خیره سری، عظمت، خود بینی

ascent (اسم)
فراز، سربالایی، ترقی، عروج، صعود، فرازروی

rise (اسم)
فراز، پیشرفت، سربالایی، ترقی، صعود، طلوع، قیام، ترقی خیز

upgrade (اسم)
سربالایی، ترفیع، بهبود امکانات

فارسی به عربی

وسام
منحدر , نزعة

پیشنهاد کاربران

بپرس