سربازگیری

/sarbAzgiri/

معنی انگلیسی:
conscription, recruitment, levy

لغت نامه دهخدا

سربازگیری. [ س َ ] ( حامص مرکب ) عمل گرفتن سرباز برای خدمت نظام وظیفه. کار سرباز گرفتن. رجوع به سرباز شود.

فرهنگ فارسی

گرد آوردن سرباز طبق مقررات نظامی .

فرهنگ عمید

جمع آوری جوانانی که طبق قانون نظام وظیفه به سن سربازی رسیده اند، گرفتن سرباز.

مترادف ها

recruitment (اسم)
استخدام، سرباز گیری

enlistment (اسم)
نام نویسی، سرباز گیری

فارسی به عربی

تسجیل

پیشنهاد کاربران

بپرس