دیکشنری
مترجم
بپرس
سربار کردن
معنی انگلیسی
:
enforce
,
load
,
tax
دنبال کنید
مترادف ها
overload
(فعل)
زیاد بار کردن، زیادی بار کردن، سربار کردن، زیاد پر کردن، گرانبار کردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها