مهر مفکن بر این سرای سپنج
کاین جهان پاک بازی و نیرنج .
رودکی.
چو گشت آن پریچهره بیمارغنج ببرید دل زین سرای سپنج.
رودکی.
اگر گنج یابی اگر درد و رنج نمانی همی در سرای سپنج.
فردوسی.
که از بهر ما زین سرای سپنج نیامد بجز درد و اندوه و رنج.
فردوسی.
نبندید دل در سرای سپنج کش انجام مرگ است و آغاز رنج.
اسدی.
دل نهادی در این سرای سپنج چند بسیار تاختی فرسنگ .
ناصرخسرو.
|| خانه علفی باشد که کنار فالیز و کشت و زراعت سازند. ( برهان ) ( آنندراج ).