سراسیمه وار

فرهنگ فارسی

بطور سراسیمه باعجله شتاب : بهزاد چون آن حالت بدید و آن سخن بشنید سراسیمه وار خواست که بجهد و شمشیر بر کشد .

فرهنگ معین

( ~ . )(ق مر. ) با عجله و شتاب .

پیشنهاد کاربران

بپرس