سر یک هفته: در عرض یک هفته ، در مدت یک هفته ، در یک هفته .
( ( "کلید گرفتم امروز نشان گرانیت بدهم. "پوزخند زد . "سر یک هفته خانه ی نازنین را کوبیده وشش ماه نشده برج ستون یونانی بالا برده . خدا می داند این دفعه با نمای گرانیت چه رنگی. ". ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 10 . ) )
( ( "کلید گرفتم امروز نشان گرانیت بدهم. "پوزخند زد . "سر یک هفته خانه ی نازنین را کوبیده وشش ماه نشده برج ستون یونانی بالا برده . خدا می داند این دفعه با نمای گرانیت چه رنگی. ". ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 10 . ) )