سر گور

لغت نامه دهخدا

سرگور. [ س َ ] ( اِ مرکب ) در عبارت زیر ظاهراً بمعنی آثار قبر آجر یا سنگ که بر بالای گور مرده نهند نشانه یافتن و راه نمایاندن را : همان جایگاه دفن کردند و سرگورها کردند و ناپیدا کردندش [ مدفن علی علیه السلام را ]. ( مجمل التواریخ ).

فرهنگ فارسی

در عبارت زیر ظاهرا بمعنی آثار قبر آجر یا سنگ گه بر بالای گور مرده نهند . نشان. یافتن . راه نمایاندن .

پیشنهاد کاربران

بپرس