( سر کسی را زیر آب کردن ) معنی اصطلاح -> سر کسی را زیر آب کردنکسی را بی سروصدا نابود کردن / کشتنمثال: به هوای شکار و خوش گذرانی او را به کوهستان بردند و سرش را زیر آب کردند. توضیح: همچنین ← «کَلَک کسی را کندن»