سر کسی را بردن

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاح -> سر کسی را بردن
با پرحرفی کسی را آزار دادن
مثال:
- اینقدر وراجی کرد و حرف های بی سروته زد که سر همه را برد.
- خیلی خوب، فهمیدم، بس کن دیگه، سر ما را بردی !
توضیح:
همچنین ← «سر / کله ی کسی را خوردن»

پیشنهاد کاربران

( ( تو کوچه، تو اداره، تو سلمانی، تو حمام، تو مطب دکتر، هر دوست و آشنایی که به چنگش می افتاد بیخ خرش را می چسبید و آنقدر از بیچارگی و بدبختی مردم می نالید که سر طرف را می برد. ) ) ( صادق چوبک ، مسیو الیاس )

بپرس