نزد کسی رفتن ، به دیدار کسی شدن
به سر وقتشان خلق ره کی برند
که چون آب حیوان به ظلمت درند
به سر وقتشان خلق ره کی برند
که چون آب حیوان به ظلمت درند
سر وقت کسی/ چیزی رفتن: به سراغ آن رفتن. ( رفته بود سر وقت موزها )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
به سراغش رفتن.