سر وقت کسی رفتن


معنی انگلیسی:
to beat up ones quarters, to visit him

پیشنهاد کاربران

سر وقت کسی/ چیزی رفتن: به سراغ آن رفتن. ( رفته بود سر وقت موزها )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )
به سراغش رفتن.

بپرس