سر وازدن. [ س َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) اعراض کردن. ( آنندراج ) ( غیاث ). سر باززدن : عاقلانی که ز زنجیر تو سر وازده اندغافلانند که بر دولت خود پا زده اند.صائب ( از آنندراج ).