جدا کردن، کوشش کردن، ازمودن، سر و دست شکسن، تلاش کردن، کوشیدن، سعی کردن، تجربه کردن، محاکمه کردن، محک کردن
سر و دست شکسن، تلاش کردن، کوشیدن، سعی کردن
سر و دست شکسن
کوشش کردن، سر و دست شکسن، کوشیدن، گستردن، جد و جهد کردن نزاع کردن
سر و دست شکسن، تلاش کردن، کوشیدن