سر سوی کسی نهادن. [ س َ ی ِ ک َ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) متوجه شدن به او. ( آنندراج ). بسوی کسی رفتن : نهادند سر سوی افراسیاب همه رخ ز خون سیاوش پرآب.فردوسی.چو من سر سوی کید هندو نهم از او کینه کید یکسو نهم.نظامی ( از آنندراج ).