سر زانو نشستن. [ س َ رِ ن ِ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) به اندیشه و تأمل نشستن. به تفکر سر بر زانو گذاشتن : سری داریم و آن سر هم شکسته بحسرت بر سر زانو نشسته.
نظامی.
فرهنگ فارسی
باندیشه و تامل نشستن . بتفکر سر بر زانو گذاشتن .
پیشنهاد کاربران
سر زانو: بالای زانو، وقتی که پای را به شکل ۸ در می آوریم رأس این زاویه را سر زانو می گوییم. چونس سر زانو قدم دل کند با دو جهان دست حمایل کند شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص۲۴۲.