سر دوس

لغت نامه دهخدا

سردوس. [ س َ ] ( اِخ ) یکی از هفت خلیج مصر است که فرعون آن را بدست هامان حفر کرده است و در آن هنگام اهالی هر یک از قری نزد هامان آمدند و در برابر وجهی که میپرداختند تقاضا داشتند که آن را به قریه ایشان نزدیک سازد. ( معجم البلدان ).

گویش مازنی

/sar daves/ دربسته – سر بسته - کیسه یا سایر ظروفی که به صورت سربسته ارایه شوند

پیشنهاد کاربران

بپرس