سر دوانیدن

لغت نامه دهخدا

سر دوانیدن. [ س َدَ دَ ] ( مص مرکب ) سر دواندن. امروز و فردا کردن.

فرهنگ فارسی

امروز و فردا کردن

واژه نامه بختیاریکا

دِر دادِن؛ دَوَل دادن

پیشنهاد کاربران

گربه رقصاندن. [ گ ُ ب َ / ب ِ رَ دَ ] ( مص مرکب ) در کارها مانع بوجود آوردن. کاری را به تأخیر انداختن. تعلل و امروز و فردا کردن در ادای حقی. تعلل و مماطله در ادای حقی با دلیل های سست. گربه رقصانی. گربه رقصانی کردن.

بپرس