سر جایش بودن

پیشنهاد کاربران

سر جایش بودن: ۱ - در جای خود بودن، ( کتاب سر جایش بود ) ۲ - در وضع طبیعی بودن ( حالش سر جایش نیست ) ۳ - [کنایی] به اعتبار خود باقی بودن. ( ناهار فردا سر جایش است. قولی که دادی سر جایش است. )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )

بپرس