سر جای خود نشاندن

پیشنهاد کاربران

سر جای خود نشاندن:[ کنایی] او را از زیاده روی بازداشتن، ( خیلی هارت و پورت می کرد مجبور شدم او را سر جایش بنشانم )
( صدری افشار، غلامحسین و همکاران، فرهنگ فارسی معاصر )

بپرس