سر بکردن

لغت نامه دهخدا

سر بکردن. [ س َ ب ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) سر بکردن زنی با مردی ؛ تباهی کردن با او. ( یادداشت مؤلف ) : گفت او را یک بار گرفتم و با هندویی سر بکرد و بگریخت. ( اسکندرنامه نسخه سعید نفیسی ).

فرهنگ فارسی

سربکردن زنی با مردی تباهی کردن با او .

پیشنهاد کاربران

بپرس