سر به صحرا زدن

پیشنهاد کاربران

سر به صحرا زدن ؛ سر بصحرا گذاردن. سراسیمه و دیوانه وار راه صحرا در پیش گرفتن.
- || کنایت از دوری گزیدن از خلق. فرار کردن از مردم شهر و ده.
|| پیمودن. رفتن با صورتی یا حالتی.
سر به صحرا زدن : [عامیانه ، کنایه ] از فرط ناراحتی دیار خود را ترک کردن.

بپرس