چو شدم سربزرگ درگاهش
یافتم راه توشه از راهش.
نظامی.
پسر گفتش آخر بزرگ دهی به سرداری از سربزرگان مهی.
سعدی.
|| پرزورغالب. خودخواه : در این هم نبردی چو روباه و گرگ
تو سرکوچک آیی و من سربزرگ.
نظامی.
کآن یکی گر سگ است گرگ شودوین بقصد تو سربزرگ شود.
اوحدی.