سر ابرو خم کردن ؛ کنایه از اخم رو و بیدماغ [ بودن ]. ( آنندراج ) :
بکرشمه سر ابرو مکن از بهر خدا خم
که ز محراب تو برشد بفلک نعره یارب.
میرخسرو ( از آنندراج ) .
بکرشمه سر ابرو مکن از بهر خدا خم
که ز محراب تو برشد بفلک نعره یارب.
میرخسرو ( از آنندراج ) .