سذانق

لغت نامه دهخدا

سذانق. [ س َ ن َ ] ( معرب ،اِ ) سَوْذَنیق. سَیْذَنوق. سوذانِق [ سو ن ِ / س َ ن َ]... بمعنی چرغ و شاهین. ( منتهی الارب ). و جوهری گفته سذانق ، سدانق ، سوذنیق ، شوذنیق و سوذانق ، سودانق ، سوذانیق ، سیذنوق ، سوذنیق ، جمیع ذلک فارسی معرب است.

پیشنهاد کاربران

بپرس