سد به معنای نگهداشتن ( مثل سد آب ) و رمق هم به معنای جان, سدّ رمق میشه حفظ جان
در ترجمه آیه ۱۷۳ سوره بقره هم استفاده شده است.
در ترجمه آیه ۱۷۳ سوره بقره هم استفاده شده است.
مثلا در قران امده اشاره شده هنگام گرسنگی بسیار اجازه استفاده از گوشت خوک دارید البته اگر چیز دیگری در دسترس نباشد فقط نباید از سر لذت و تمایل باشه و از سد رمق تجاوز نکند
مجازا: گرسنگی فرو نشاندن، سیر شدن با اندک طعامی ( طسوجی، هزار و یک شب، شب پانصدو پنجاه و یکم، سفر چهارم سندباد )
نگه داشتن باقی جان
سد رمق: بستن نیم جان.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۷۶ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۷۶ ) .
- بخور نمیر
اندک مایۀ حیات، قوت اندک، آنچه که بدان بتوان ارتزاق کرد. �مرا بدان سدّ رمقی حاصل می بود� ( کلیله و دمنه. نصرالله منشی )
آن چیزی که مانع از دست دادن جان میشود
لطفا معنی دقیق و نحوه تلفظ کلمه "سد" در شعر سد رمقی باید و تکه نانی را بفرمایید. سپاس.
حفظ جان