سخن نیوش. [ س ُ خ َ ] ( نف مرکب ) سخن شنو. شنونده. مقابل کر و ناشنوا : ماهی به روی لیکن ماه سخن نیوشی سروی به قد ولیکن سرو سخن سرایی.فرخی.تا از برای گفت و شنود است خلق راگوش سخن نیوش و زبان سخن گزار.سوزنی.