سخن رس

لغت نامه دهخدا

سخن رس. [ س ُ خ َ رَ / رِ ] ( نف مرکب ) زودفهم. زیرک. با ادراک و با فراست. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

زود فهم زیرک با ادراک و با فراست

پیشنهاد کاربران

سخنرس ؛ سخن شناس. سخندان :
ز شاهان سخن رس رتبه افکار صائب را
بغیر از شاه والاجاه ایران کس نمیداند.
صائب ( از آنندراج ) .