سخت کوشی

/saxtkuSi/

مترادف سخت کوشی: پرتلاشی، جدیت، جهد، فعالیت

متضاد سخت کوشی: تن آسایی

معنی انگلیسی:
diligence, industry

پیشنهاد کاربران

بپرس