سخت پی. [ س َ پ َ / پ ِ ] ( ص مرکب ) نیرومند. قوی. ( ولف ). پرزور که مقاومت داشته باشد : کنون تا به بینم که با جام می همی سست باشی وگر سخت پی.( شاهنامه فردوسی چ بروخیم ج 9 ص 2849 ).