سخت پنجه. [س َ پ َ ج َ / ج ِ ] ( ص مرکب ) قوی پنجه. || مجازاً، کنایه از ممسک و بخیل. ( آنندراج ) : از سخت پنجه زر نستاند مگر عوان یک تن تواند آنکه جواهر ز کان کشید.امیرخسرو ( از آنندراج ).