سخت پای. [ س َ ] ( ص مرکب ) کنایه از توانا و ثابت قدم. ( آنندراج ). ستور که قوائم آن سخت بود : سخت پای و ضخم ران و راست دست و گردسم تیزگوش و پهن پشت و نرم چرم و خردموی.منوچهری.سکندر که می نازد از بخت ترشداز سخت پایان چنین سخت تر.امیرخسرو ( از آنندراج ).