سخاپرور. [ س َ پ َرْ وَ ]( نف مرکب ) که سخا را پرورش دهد. که سخا را شروع کند. که از بسیاری بخشش دیگران را بسخاوت وا دارد. سخادوست. سخی. بسیار بخشنده. بسیار جوانمرد : چه توان گفت که امروزچه کرد و چه نمود آن خداوند سخاپرور بسیارهنر.
فرخی.
که نیست چون تو سخاپروری بشرق و بغرب نه چون من است ثناگستری بشام و عراق.