سخاله

لغت نامه دهخدا

( سخالة ) سخالة. [ س ُ ل َ ] ( ع اِ ) بهتر و برگزیده از هر چیزی. ( منتهی الارب ). مؤلف منتهی الارب در ترجمه این کلمه دچار سهو شده است. در تاج العروس آرد: السخالة بالضم ؛ النفایة. در اقرب الموارد نیز سخاله به نفایة تفسیر شده است و نفایة چیز ردی و بلایه است.

فرهنگ فارسی

براده، ریزه های فلزبهنگام سوهان کشیدن
بهتر و برگزیده از هر چیزی

پیشنهاد کاربران

بپرس