سخا پیشه

لغت نامه دهخدا

سخاپیشه.[ س َ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ) آنکه پیشه او سخا باشد. مرد با کرم و سخاوت. سخی. بسیار جوانمرد :
مردیست سخاپیشه و مردیست عطابخش
با خلق نکوکار بکردار و بگفتار.
فرخی.
این زین دین امیر سخاپیشه تا مرا
در مجلس تو کدیه دستار پیشه شد.
سوزنی.

فرهنگ فارسی

آنکه پیشه او سخا باشد مرد با کرم و سخاوت سخی .

پیشنهاد کاربران

بپرس