سحماء. [ س َ ] ( ع ص ) مؤنث اسحم. ( اقرب الموارد ). مؤنث اسحم یعنی سیاه. ( ناظم الاطباء ). رجوع به اسحم شود. || ( اِ ) گوَن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || درختی است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). نباتی است. ( مهذب الاسماء ).