سحساح

لغت نامه دهخدا

سحساح. [ س َ ] ( ع ص ، اِ ) باران سخت ریزان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) : و این داهیه تا سه عام بر خاص و عام متواتر و ساحیه و سحساح خطوب و خطر بر ساحة و سحسح ایران متقاطر بودی. ( دره نادره چ شهیدی ص 676 ).

پیشنهاد کاربران