سجیل

لغت نامه دهخدا

سجیل. [ س َ ] ( ع اِ ) بهره. ( منتهی الارب ). نصیب. ( اقرب الموارد ). || ( ص ) سخت ودرشت : دلو سجیل ؛ دلو بزرگ. ضرع سجیل ؛ پستان دراز فروهشته فراخ پوست. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

سجیل. [ س ِج ْ جی ] ( ع اِ ) سنگ گل. ( منتهی الارب ) ( نصاب الصبیان ) ( ترجمان القرآن ). سنگ گل و آن نوعی از سنگ خام است. ( غیاث ). در المعرب از ابن قتیبه سجیل بفارسی سنگ و گل است ، یعنی حجارة و طین. ( المعرب ص 181 ). احمد محمد شاکر در تعلیق بر این کلمه ، قول مؤلف لسان العرب را مبنی بر تعریب کلمه نویسد و سپس از وی از ابوعبیده آرد: «من سجیل » تأویل آن بسیار و سخت است و سجین و سجیل به یک معنی است و بعضی گویند سجیل از اسجلته ، بمعنی ارسلته است ، و هم از ابواسحاق آرد: «من سجیل » کقولک من سجل یعنی آنچه برای آنان مقدر شده است ، و خود بر این جمله چنین افزاید: آنچه نزد من راجح تر و درست تر است این است که این کلمه عربی است چه اگر معرب از سنگ و گل بود وصف حجارة نمی آمدزیرا شی بخود وصف نشود. و راجح قول ابوعبیده است بمعنی «کشید و شدید» و در پایان نویسد: ابن درید بابی را بدین وزن منعقد کرده است که در بیشتر آن ، صیغه دلالت بر کثرت کند مانند سکیر و شریر و هزیل ، و در آن باب گوید سجیل فعیل است از سجل و سجیل صلب شدید است و این قویترین و نیکوترین اقوال است نزد من. ( المعرب جوالیقی ذیل ص 181 ) : ترمیهم بحجارة من سجیل ( قرآن 4/105 ). سجیل را دو سه معنی است ، مفسران گویند یکی آن است که سنگی سخت و دیگر که سنگی از گل پخته مانند آجر و روایت درست این است که سجیل یعنی سنگ و گل بهم آمیخته و در لفظ عرب هر چه پارسی گاف باشدجیم گویند، چنانکه زنگی را زنجی و زنگ را زنج گویندو بنگ را بنج گویند و سنگ را سنج گویند و بر این قیاس این لفظ سجیل در قرآن آمده است و تقدیم بر آن چنین است. سج جل یعنی سنگ و گل ، و پیغمبر ما صلوات اﷲ علیه بسیار لفظ دانستی. ( فارسنامه ابن البلخی ص 7 ).
ائمه لغت عرب و از جمله ازهری بر آنند که اصل این کلمه از سنگ و گل فارسی است و قرآن کریم نیز که در سوره فیل «ترمیهم بحجارة من سجیل » فرموده در جای دیگر مثل این است که سجیل را تفسیر کرده و آمده است لنرسل علیهم حجارة من طین. ( قرآن 33/51 ). و بعید نیست که سجیل از سی ژیلم لاطینی مأخوذ باشد، لیکن خود سی ژیلم لاطینی به معنی مهر و خاتم از سنگ و گل یعنی گلی سخت یا گلی چون سنگ آمده باشد و این سنگ گل ابتداء معنی گل مختوم میداده و این همان گل اخرا یا نوعی از آن است که در بعض جزائر و سواحل ایران و در جریزة شامس و لمنس است و این گل را در قدیم بر سر نامه ها زدندی چون لاک و موم در عصر ما، و مهر بر آن نهادندی و ممکن است مردم لاطین ابتداء آن را بمعنی اصلی خود نامیده و سپس از قبیل تسمیه حال به اسم محل معنی خاتم به او داده اند. واﷲ اعلم. ( یادداشت بخط مؤلف ) : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

سنگ گل . سنگ گل و آن نوعی از سنگ خام است .

فرهنگ معین

(س جُ ) [ ع . ] (اِ. ) پاره گِل خشک شده که مانند سنگ باشد.

فرهنگ عمید

پارۀ گل خشکیده که مانند سنگ باشد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] سِجِّیل، به معنای سنگ گِل، ویژگی سنگ هایی بود که خدا با آنها قوم لوط و اصحاب فیل را عذاب کرد.
سِجِّیل، سه بار در قرآن به کار رفته است. یکبار در ماجرای اصحاب فیلو دو بار در داستان قوم لوط. سجیل به در لغت به معنای سنگ گِل آمده است. گفته شده اصل آن از فارسی وارد زبان عربی شده است. مفسران آن را به معنای سنگ گل دانسته اند، که خدا با آن قوم لوط و اصحاب فیل را عذاب کرده است. علامه طباطبایی نقل کرده، برخی سجیل را به معنای آتش و برخی دیگر اصل آن سجل را به معنای کتاب دانسته در این صورت منظور از آن در قرآن، سنگ هایی بوده که بر آنها چیزی نوشته بوده است. گفته شده بر هر سنگی که ابابیل به سوی سپاهیان ابرهه می انداختند، نام یکی از اصحاب فیل نوشته شده بود.

[ویکی الکتاب] معنی سِجِّیلٍ: کلوخ - سنگ گِل(برخی گفته اند اصلش از سجین به معنی آتش است و برخی دیگر گفته اندهمان "سنگ گِل " فارسی بوده که بعدها عربی شده است . بعضی دیگر گفتهاند : این کلمه از سجل گرفته شده که به معنای کتاب است ، گویا که در آن سنگریزهها چیزی نوشته شده که مستلزم ع...
ریشه کلمه:
سجیل (۳ بار)

«سِجِّیل» در اصل، یک کلمه فارسی است، که از «سنگ» و «گل» گرفته شده است; بنابراین چیزی است نه کاملاً مانند سنگ سخت، و نه همچون گل سست است، بلکه برزخی میان آن دو می باشد.
. راغب گوید: گفته شده سجل سنگی است که در آن چیزی نوشته شود سپس در صحیفه سجّل نامیده شده در مجمع نیز صحیفه گفته. نا گفته نماند «سجّل» در آیه فاعل «طیّ» و «للکتب» مفعول آن است یعنی روزی آسمان را میپیچیم همانطور که صحیفه نوشته‏ها می‏پیچد. * . این کلمه سه بار در قرآن مجید آمده است یکی در این آیه که درباره عذاب قوم لوط است. دیگری در آیه 74 حجر، که آن نیز درباره قوم لوط است. سوّمی در سوره فیل که درباره اصحاب فیل است. و در سوره ذاریات آیه 33 که حکایت قوم لوط است به جای سجّیل «طین» آمده است «لِنُرْسرلَ عَلَیْهِمْ حِجارَةً مِنْ طین». راغب گوید: سجّیل کلوخی است که از سنگریزه و گل تشکیل شده باشد. و این مؤید آن است که در قاموس و غیره گفته‏اند: آن معرب سنگ گل است. در مجمع نیز آن را معرّب گفته و از ابو عبیده سنگ سخت نقل کرده است. بنابراین «طین» نکره در آیه فوق عبارت اخرای سجّیل است. می‏شود گفت: قید سجّیل در آیات اشاره است به آنکه سنگهای باریده سنگ خالص نبوده بلکه کلوخ سنگدار بوده‏اند این است آنچه گفته‏اند. ولی باید دانست که قرآن روی سجّیل تکیه می‏کند باید معنای دیگری از آن مراد باشد فکر می‏کنم منظور از آن پی در پی بودن سنگها باشد در اقرب آن را ریختن آب گفته است. «سجل الماء:صبّه» صحاح نیز چنین گفته است در جوامع الجامع ذیل سوره فیل گفته: آن از اسجال به معنی ارسال است زمخشری نیز چنین گفته است علی هذا کلمه «مِنْ سَجّیل» بیان وصف حجارة است نه حقیقت آنها یعنی سنگهائیکه پیوسته و پشت سر هم می‏باریدند و کلمه «امطرنا» و «ترمیم» که قبل از سجیل آمده مؤید این سخن است. این صورتی است که «من» برای بیان باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

سِجّیل
(واژه ای معرّب از فارسی، مرکب از «سنگ» و «گِل») در قرآن سه بار به کار رفته است. (هود، ۸۲؛ حجر، ۷۴؛ فیل، ۴). برخی برآن اند مراد «سجین» (یعنی آتش) است، زیرا در زبان عربی لام از نون بدل می شود. برخی هم گفته اند سجیل از اسجلة، به معنی اَرسَلَة است (از مصدر ارسال). از نظر مفسران قرآن سجیل سه معنی دارد: ۱. سنگ سخت؛ ۲. سنگی از گل پخته مانند آجر؛ ۳. سنگ و گل به هم آمیخته.

پیشنهاد کاربران

سِجّیل ؛ توضیح مبسوط معنا و مفهوم این کلیدواژه در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
ساقُل یا ساغول ؛ از اونجایی که زبان به عنوان کاربردی ترین و زیباترین ابزار ارتباط در جوامع بشری و کلمات، ابزاری نیرومند برای راهبری فاهمه در ذهن انسان جهت تصویر سازی حقایق و مفاهیم و مبدل کردن این حقایق به واقعیت در امورات زندگی می باشد و نور این کلمات با هویتی که حروف به آنها می دهد همچون حقیقتی در عالم واقع از جانب خداوند متعال بازتاب یافته است.
...
[مشاهده متن کامل]

یعنی کلمات اینگونه نیستند که حروفشان به صورت تصادفی و شانسی به هم چسبیده شده باشند تا صرفاً یک کلمه ای ایجاد شده باشد. بلکه تک تک حروف آنها به صورت حکیمانه و گزینش شده و بر مبنای یک حساب و کتابی دقیق و هدفمند انتخاب شده اند و همچون مصالحی با کیفیت برای احداث بنای ساختمان کلمات به کار گرفته شده است.
بر همین مبنا خداوند متعال در کتاب قرآن مجید نیز رموزی را با درج یکسری حروف در ابتدای بعضی از سوره ها جهت تفکر و اندیشیدن انسان ها به این موضوع اشاره کرده است.
از آنجایی که ما انسان با مطالعه ی هر کتابی که مطالب و آموخته ها در آن با نوشتن برای ماندگار شدن آنها به زنجیر کشیده شده اند یا با آموختن هر زبانی با کلمات سروکار داریم، برهمین مبنا الله متعال و اللهِ الهام کننده تمام علوم را در مفاهیم کلمات قرار داده است و این مفاهیم را از طریق کلمات به قلب حضرت آدم برای ادامه ی حیات و زندگی در این کره خاکی الهام کرده است.
مُؤَیِّد این مطلب یک جمله ای هم با این مضمون وجود دارد که خداوند متعال اولین چیزی را که خلق کرد کلام یا کلمه بوده است.
فلذا تحلیلی که بشود خدمت عزیزان و علاقه مندان در این خصوص در مورد کلمه ی ساقُل ارایه داد و فلسفه ی ایجاد این کلمه را تحلیل و تشریح کرد بدینصورت قابل تبیین خواهد بود؛
معنا و مفهوم کلمه ی ساقُل که در زبان ترکی به عنوان یک اصطلاح تشکر گونه و سپاسگزاری و تأیید کننده در مکالمات روزمره رایج می باشد و هم اکنون در حال استفاده می باشد به روش تفسیر و تعریف موازی و غیرانطباقی با ریشه ی این کلمه به معنی پایدار بودن پابرجا بودن و استوار بودن دارای معنا و مفهوم می باشد.
قاعدتاً هم ایست وار بودن و پایداری و پابرجایی مفهومی است که نیاز به سختی و سخت بودن و زمخت بودن و ساخته بودن جهت ایستادگی و ایستا بودن را دارد. سختی که در ذات کار و بر مبنای سخن کلمات منتهی به سخاوت باشد.
بر همین مبنا کلمه ی اصلی در ساختمان کلیدواژه ی ساقل، کلمه ی ساق و سَق مرتبط با مفهوم ثقیل بودن یا سقیل بودن به معنی سخت بودن می باشد به گونه ای که حرف سَخ در کلمه ی سخت نیز مرتبط با مصدر و بن واژه و کلمه ی سَق می باشد. کلمه ی ساق یعنی سختی رو به افزایش و کلمه ی سُق در کلمه ی سقوط یعنی از سختی افتادن.
حرف ( ق ) در کلمه ی ساق در قانون قلب ها به معنی منقلب شدن حروف جهت تغییر حالت پیدا کردن یک حرف به حروف دیگر است. حرف ( ق ) در این قانون با توجه به شرایط کاربردی مختلف قابل تبدیل به حروف مختلفی مثل ( گ خ ج ژ. . . ) می باشد. به گونه ای که کلماتی مثل سجیل و ثقیل سخت سقوط ساقه و. . . از یک ریشه می باشند.
به عنوان مثال حرف ( ج ) در کلمه ی سِجّیل، با تشدیدی که روی این حرف است نماد جاری بودن یک شیٔ سخت می باشد.
ریشه ی کلمه ی سِجّیل در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات کاربردی دیگر از ساج و زاج و زاگ و ساق و سَق و سخت منشعب شده است
با افزونه ی حرف ( ن ) در میان کلمه ی سِجّیل کلمه ی سنگ و سنگر و سُنقر و سنج و سنجش قابل مشاهده می شود.
کلمه ی سنجش هم یعنی سنجیدن میزان سختی و سنگینی و ثَقیل بودن هر چیزی.
همچنین کلمه ی سِجِل که در قدیم الایام به عنوان شناسنامه کاربرد داشت به عنوان یک وسیله سنجش برای مُسَجّل شدن و ابراز هویت مرتبط با کلمه ی سجیل و ثقیل می باشد.
همچنین کلماتی مثل سجده سجاد زنجان و. . .
یا حرف ( ژ ) در کلمه ی سوژه نماد وجود یک مطلب یا اتفاق یا هر چیزی که دارای غلظت سختی و تراکم زیاد باشد.
حرف ( ل ) که در کلمه ی ساقل غالبش با حرف ( ل ) بسته شده اشاره به جاری ثقیل بودن یا جرثقیل بودن یک جریان سیال انرژی دار و یک روند نرم و لطیف و در حال رشد و در حال حرکت و رو به سخت شدن، در مفهوم کلمه ی ساق را دارد.
در پهنه ی واژگان و دریای لغات، کلمات زیادی هست که مدل ساختمان و چهارچوب و غالب و فریم و فرمولشان با حرف ( ل ) بسته شده است. مثل کابُل که شهری از شهرهای افغانستان امروزی می باشد
کلمه ی کابُل از کابیدن و کاویدن و کاوش و کند و کاو به معنی شهر علم و تحقیق و جستجو منشعب و ایجاد گردیده است. در این رابطه در مناطق جنوب ایران دریای خلیج فارس و جزایری مثل بحرین به افرادی که در جستجوی مروارید در اعماق دریا کاوش می کردند معروف به کابی به معنی کاوشگر مشهور بودند.
مثل کلمه ی فرمول که از فُرم و فِرِیْم به معنای چهارچوب و غالب و ساختار و ساختمان شکل گرفته است. مفهوم کلمه ی فرمول نیز اشاره به یک فضایی که دارای حصار و محدوده باشد دارد که بر مبنای یک استاندارد ایجاد شده باشد. استانداردی که در درون آن غالب و چهارچوب معین، یک مُلک و مِلاکِ مولکولاریزه شده و سیال و لطیف و دارای انرژی و نیرو نهفته شده باشد.
و فراوان از این دست کلمات مثل؛
( گرانول گلایکول مولکول آمپول و. . . )
هرچند حرف ( ل ) در قانون و قواعد ایجاد کلمات در قانون قلب ها متناسب با کاربری کلمات و عینیت آن با عالم واقع قابل تبدیل به حرف ( ر ) می باشد.
در مجموع در بسیاری از موارد، دو حرف ( ل ر ) در ترکیب ساختمان کلمات، نماد وجود و هستی و وجود نیرو و انرژی و توانمندی و حرکت در مفهوم کلمات در ابعاد مختلف می باشد. که حرف ( ل ) تداعی کننده ی یک حرکت سیال گونه و لطیف و مستمر و حرف ( ر ) تداعی کننده ی یک حرکت خرامان گونه و خراط وار و خروشان و خراش انداز مستمر مادی و فیزیکی منطبق با عالم واقع در ذهن می باشد.
کلمه ی ساق در کلمه ی ساقل به لحاظ نزدیک ترین کلمات مشابه در اطراف این کلمه مرتبط با کلمات هم خانواده خودش مثل ( ساقه ساقی سقایت ساغر ) می باشد.
کلمه ی ساقه که در مورد گیاهان و درختان به عنوان یک ستون مستحکم و استوار برای شاخه ها و برگ و بار آن کاربرد دارد، زیاد از این کلمه استفاده می شود در واقع به صورت تعریف انطباقی با ریشه ی این کلمه اشاره به زمختی و شَقُّ و رَق بودن و به صورت تعریف موازی و غیرانطباقی اشاره به استوار بودن و پابرجا بودن و پایداری آن را دارد.
اگر از زاویه ی تغییر ریخت حروف در غالب ساختمان کلمات به کلمه ی ساق نگاهی داشته باشیم حرف ( س ) قابل تبدیل به حرف ( ز ش ) می باشد و حرف ( ق ) قابل تبدیل به حرف ( گ خ ) در دیگر کلمات و در دیگر زبان ها و لهجه ها و گویش ها در موقعیت های کاربردی مختلف می باشد. یعنی از طریق این قانون در کلمه ی ساقه مفهوم شاخ و شاخه و زمختی و سختی و ساخته شدن و سخت شدن و ثقیل شدن و ساخت و ساز و شَقّ و رق شدن قابل برداشت می شود.
حکمت تبدیل حرف ( س ) به حرف ( ش ) و تبدیل حرف ( ق ) به حرف ( خ ) در دو کلمه ی ساقه و شاخه به خاطر انطباق رفتار آوایی دو حرف ( ش خ ) منطبق با شرایط شاخه بر روی درخت می باشد.
یعنی شرایط شاخه بر روی درخت به گونه ای است که به نسبت ساقه دارای برگ و بار و میوه می باشد و این حالت و شرایط موجود بر روی شاخه که با وزش باد یک آهنگ و صدا و صوت شریان گونه و شرشر وار از برگ ها ایجاد می گردد و همچنین شرایط شاخه، در مورد ذات حرف ( خ ) در این کلمه به خاطر وجود یک شرایط خرامان گونه با تیغ و خارهای محافظتی و کندن های خرامان گونه ی میوه ها از شاخه به نسبت ساقه که این شرایط را ندارد دارای یک عینیت انطباقی با این شرایط می باشد.
به همین روش اگر به پیش برویم کلمه ی زاق و زاگ و زاگرس و زاگراست به معنی کوه سخت استوار و راست و وَراست شده یا اِوِرست شده نیز قابل مشاهده می شود.
مشابه مدل ساختمان کلمه ی ساقل کلمه ی شاقل که ابزاری برای میزان تنظیم شاق بودن یا شاخ بودن یا شَق و رق بودن و شَخ بودن در استواری و راست بودن می باشد وجود دارد.
ذات رفتاری حرف ( آ ) در میان و در دل کلمه ی ساق اشاره به مفهوم تعالی یافتن و رشد و نمو را در مفهوم کلمات دارد .
مفهوم کلمه ی ساق که مرتبط با کلمه ی ساخ سخت شاخ شَخ شَق شاخه شاخص و زاگ و زاغ و . . . می باشد در قانون رفتار آوایی و ذات حروف برای نشان دادن جهت تعالی و رشد، دو حرف ( آ ) و ( ای ) مشخص کننده ی جهت حرکت و رشد و سوق یافتن می باشد.
اصطلاح زیگ و زاگ نمونه واقعی در مورد جهت رشد در مفهوم این کلمه می باشد .
یا اصطلاح قیل و قال که اشاره به صدای کم و زیاد دارد یا اصطلاح زیپ و زاپ که اشاره به میزان به هم رسیدن و از هم جدا شدن یا فصل و وصل در مفهوم کلمات را دارد نمونه ی مشابه این قانون می باشد.
اگر از زاویه ی اولویت آوای حروف و کلمات نسبت به نگارگری و صورتگری آنها به این مقوله ورود کنیم کلمه ی ضیق در اصطلاح ضیق وقت به معنی کمبود وقت و ضاق وقت به معنی ازدیاد وقت در یک موقعیت کاربردی دیگر تأیید کننده ی این توضیح در این مطلب می باشد.
قانون اولویت آوا در بسیاری از موارد به ما کمک می کند تا بتوانیم بهتر به مفهوم نهفته در صندوقچه کلمات برسیم مثل سطح و مساحت یا تهران و طهران یا بلیط و بلیت و فراوان از این دست کلمات که حروف آنها در جایگاه های کاربردی مختلف به دلایلی هدفمند و خاص، حروفشان تغییر ریخت نگارشی داده شده است.
چنانچه ما بخواهیم فقط همین یک کلمه را از تمام زوایای قانون و قواعد و ایجاد کلمات بررسی و تحلیل کنیم به کلمات بسیار زیادی در پهنه ی واژگان و دریای لغات در جایگاه های کاربردی مختلف خواهیم رسید که هر کدامشان انشعابات زیادی از تعاریف و تفاسیر را ایجاد می کند مثل ذغال مثقال زق زاغه زاغ زاغی و. . . به گونه ای فقط همین یک کلمه برای خودش کتابی خواهد شد که خارج از وقت و حوصله خوانندگان این مطالب خواهد شد. موفق و پیروز باشید به امید درک هرچه بیشتر مفاهیم و معارف الهی و موفقیت در عدم انجام گناه و کسب رضایت خداوند متعال و فراهم نمودن شرایط ظهور حضرت قائم التماس دعا.

سجیل /سجل=با مشدد خواندن ج
ثبت شده و شناسنامه ودرزبان لکی هم به شکل سجیل وهم به صورت سجل تلفظ می شود .
سجیل :
اگربپذیریم سجیل یک واژه ها فارسی است این واژه در زبان تاتی کلور ی ترکیب اضافی نیست بلکه ترکیب عطفی است سگ و گل ( سنگ و گل ) در این صورت کمک شایانی به تفسیر آیه سوم سوره فیل می کند و احتمال وقوع زلزله را هنگام حمله ابرهه به کعبه را تایید می کند و آنچه بر سر لشکر ابرهه فرو ریخت سنگ و گلی بود که از وقوع زلزله پدید آمده بود.
...
[مشاهده متن کامل]

محسن پورمحسنی

حجارة مُسجَّلة بإسم الافراد
إذ تصیب الهدف بدقّةٍ وتقضی بدون خطأ .
سنگ ثبت شده به نام = پرتاب نقطه زن بدون خطا وباانهدام تام
. . .
"سجیل" با "طین" ارتباط ندارد وقرآن ( فصیح مبین ) دو کلمه با یک معنی واحد مورد استفاده نشد.
سجیلسجیل
موشک سجیل یک موشک هوابه هوای هدایت نیمه فعال راداری ساخت ایران است، که نسخه تغییر کاربری داده شده موشک زمین به هوای ام آی ام - ۲۳ هاوک محسوب می شود. موشک هاوک در دوران حکومت قبلی محمدرضا پهلوی از آمریکا خریداری و به خدمت گرفته شد. در سال ۱۳۶۵ در پی فرسایشی شدن جنگ ایران و عراق و کمبود قطعات و تسلیحات مورد نیاز اف ۱۴ تامکت مانند باتری های موشک فینیکس و خود این موشک، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران با به کارگیری یکی از خلبانان با تجربه تامکت خود به نام سروان خلبان فریدون علی مازندرانی به عنوان خلبان ازمایشگر طرح و بهره گیری از طرح کارشناسان نیروی هوایی خود موفق به انجام این امر شد، که بتواند این موشک را با رادار ای ان/ای دابلیوجی - ۹ هماهنگ کرده و از پلتفرم تامکت شلیک کند.
...
[مشاهده متن کامل]

در نخستین کاربرد رزمی این موشک و توسط سروان مازندرانی، یک فروند سوپراتاندارد فرانسوی در اجاره عراق بر روی خلیج فارس و از فاصله ۲۰ کیلومتری منهدم شد. در اسناد و مدارک نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و کتاب نبرد در آسمان نوشته سرتیپ فضل الله جاویدنیا نیز امده که این موشک توانسته است در سال ۱۳۶۷ یک میگ ۲۹ نوع A را توسط اف ۱۴ به هدایت کاپیتان عادلی منهدم کند. بعد از جنگ وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران با تولید داخلی ورژنهای مختلف موشک هاوک موسوم به سامانه مرصاد، سامانه شلمچه، سامانه شاهین و موشک هوا به هوای سجیل این تسلیحات را بومی سازی کرد
جهاد خودکفایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با همکاری وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، طی تغییراتی توانسته است ضمن کاهش وزن موشک سجیل با حذف موتور اولیه و برخی سامانه های شلیک از زمین با افزایش سوخت اصلی برد این موشک را به ۶۰ کیلومتر افزایش دهد. ضمناً وزارت دفاع طبق گفته مصطفی محمد نجار وزیر دفاع وقت ایران در حال انجام تستهایی جهت ارتقاء هدایت این موشک به شلیک کن و فراموش کن و همچنین تغییر موتور موشک و لود سوخت جدید به منظور افزایش سرعت موشک به ۴ تا ۵ ماخ است. ضمناً در همان هنگام دوران جنگ مشکل عدم تأخیر لانچ موشک به جهت جدا شدن از پایلون جنگنده و امکان آسیب رسیدن به جنگنده حل شد و موشک سجیل از یک سامانه تأخیری برای روشن کردن موتوراستفاده می کند. به گونه ای که پس از فشار دکمه شلیک توسط خلبان، موشک از جنگنده جدا شده و پس از ۱۰ متر سقوط و فاصله گیری از جنگنده موتور خود را روشن کرده و به سمت هدف پیش می رود.

سجیلسجیل
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/سجیل_(موشک_هوابه‌هوا)
در کنار دریای مرده در سرزمین مقدس بقای شهری یافت شده که می گویند سدوم شهر قوم لوط است و در آنجا سنگ هایی از جنس سولفور به مقدار فراوان یافت می شود درحالیکه اطراف شهر ها چنین نیست. سجیل می تواند گلوله های سولفور باشد.
سنگ گل . [ س َ گ ِ گ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سجیل . ( نصاب الصبیان ) ( ترجمان القرآن ) .
کلمه ( سجیل ) بطوری که در مجمع البیان آمده به معنای سجین یعنی آتش است ، راغب می گوید: سجین به معنای سنگ و گل به هم آمیخته است و اصل آن بطوری که گفته اند فارسی بوده بعدها عربی شده است . و منظورش اشاره به قولی است که گفته اصل این کلمه ( سنگ گل ) بوده است . بعضی دیگر گفته اند: این کلمه از سجل گرفته شده که به معنای کتاب است ، گویا که در آن سنگ ریزه ها چیزی نوشته شده که مستلزم عمل اهلاک بوده . و بعضی دیگر گفته اند از کلمه ( اسجلت ) گرفته شده که به معنای : ( ارسلت ) است .
...
[مشاهده متن کامل]

و ظاهرا اصل در همه معانی مذکور همان ترکیب فارسی معرب است که معنای سنگ و گل را می رساند و سجل به معنای کتاب نیز از آن گرفته شده چون بطوری که گفته اند: رسم بر این بوده که نوشته ها و مطالب را بر سنگ می نوشته اند که برای همین ساخته می شده آنگاه از باب توسعه در استعمال ، کتاب را هم سجل نامیدند هر چند که از جنس کاغذ می بود، کلمه ( اسجال ) به معنای ارسال نیز از همین اصل گرفته شده است . ( ترجمه تفسیر المیزان )

سجیل مشخصا کلمه ایست با ریشه پارسی میانه چرا که نه در ادبیات عرب ازآن سابقه ایی بچشم میخورد و نه در محاورات عرب صدر اسلام ، اینک نیز عرب سجیل را نه به کار مبندد نه در ادبیات ازآن بهره میگیرد ، ضمن آنکه
...
[مشاهده متن کامل]
منطقه ایی به نام اسجیل برگرفته از سجیل در دامنه کوه بینالود یا به قول محلی ها بینالوت در ایران وجود دارد که قرائنی دال بر وقوع واقعه نزول سجیل بر قومی بدکردار داشته است ، وجود شهری باستانی و نزول عذاب شده در اطراف اسجیل و سایر قراین همگی حکایت از ریشه ایرانی کلمه سجیل یا سج جیل یا سنگ و گل دارد .

بپرس