سجود کردن

مترادف ها

bow (فعل)
خم شدن، تعظیم کردن، سرتکان دادن، خم کردن، خمیدن، سر فرود اوردن، خمیده شدن، سجود کردن

genuflect (فعل)
سجود کردن، زانو خم کردن، رکوع کردن

فارسی به عربی

ارکع

پیشنهاد کاربران

بپرس